هیلانفسهیلانفس، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 22 روز سن داره
هانا عشقهانا عشق، تا این لحظه: 18 سال و 13 روز سن داره

دو فرشته ی من

هانا و مامانی زهره 1388

هانای عزیزم  این عکس و بخاطرتوگذاشتم این روزا خیلی دلتنگی مامانی زهره رومی کنی عزیزم ازجلوی خونش که رد میشیم گریه میکنی تا یادت میاد گریه میکنی ازت زبان پرسیدم تابکلمه مادربزرگ رسیدیم بابغض گفتی دیگه این کلمه رونپرس  عزیزم میدونم خیلی مامانی زهره رودوس داشتی ولی دلم نمیخواد قلب کوچیکت اینقدر بلرزه میدونم مامانی هم راضی نیس ولی توهنوز خیلی کوچیکی هنوز 8 سالته وفقط دلتنگی میکنی خوب حقم داری. چندروز پیش بمن گفتی بیا بریم سرخاک مامانی .بابا هم ماروبرد یه جعبه شیرینی هم بعنوان خیرات براش خرید بعد رفتی سرخاکش گفتی من دوباربراش فاتحه میخونم مامانی میفهمه؟ گفتم معلومع عزیزم که میفهمه اون همیشه برای سلامتیت دعا میکنه. ...
12 مرداد 1393

هیلا 2 ماهه

خوشبحالت هیلا که هانا اینقدردوستت داره نمیدونی  خواهرت چقدر ذوق داشت بقول خودش میگفت من از خدا خواستم که بمن یه خواهربده چون دلم میخواد با خواهرم بازی کنم نه با بچه های دیگه ...
12 مرداد 1393

روز بدنیا اومدن هیلا

هیلای من ,عشق من ,نفس مامان نمیدونی چه حسی بود وقتی تورو اوردن تواتاق برای اولین بارنشونت دادن. تمام دردام یادم رفت.می دونم اون لحظه برای هرمادری باهیچ چیزعوض نمیشه.یادمه خاله فریده بغلت کرد وگفت بیاروی ماهشوببین وای چه لحظه ای بود من فقط قربون صدقت میشدم و گریه میکردم.عشق من تو روز 7/6/1392 بدنیااومدی                                                                                                  ...
12 مرداد 1393

عید 1387

اینجا هانا 2 ساله بود از سمت راست بهنام   از سمت چپ نیلوفر .اینجا هم خونه ی عموی علی باباست. اخه وقتی کوچیک بودی به بابات میگفتی علی بابا عزیزم. ...
8 مرداد 1393